بهاران

من به چشم های بی قرار تو قول می دهم،ریشه های ما به آب و شاخه های ما به آفتاب می رسد...ما دوباره سبز می شویم.

بهاران

من به چشم های بی قرار تو قول می دهم،ریشه های ما به آب و شاخه های ما به آفتاب می رسد...ما دوباره سبز می شویم.

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

انوشیروان ساسانی و نسل کشی بلوچها

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۲۶ ب.ظ

در زمان حکومت ساسانیان  که برخی امپراطوری آنان را قدرتمندترین حکومت تاریخ ایران پس از کوروش کبیر می خوانند،بلوچها در منطقه ی «گیلان» و «برزکوه» یا البرزکوه کنونی ساکن بودند و در اوایل حکومت ساسانیان یعنی زمان اردشیر بابکان بلوچها از عظمت و شوکت شگرفی برخوردار بودند و تبدیل به قدرت قابل ملاحظه ای شده بودند،چنان که از اطاعت امپراطوری ساسانی سرباز زدند و طغیان کردند.اردشیر که سرپیچی آنان را برنتابید لشکری عظیم برای مقابله با آنها فرستاد ولی از پس آنها برنیامد،زمانی که دید توان مقابله با آنها را ندارد از در صلح و مسامحه با آنان در آمد. چنان که حکیم فردوسی در شاهنامه اش از زبان دهقان که حالات اردشیر را برای انوشیروان بیان میکند چنین می نویسد.

بکار بلوچ ارجمند اردشیر/ بکوشید با کاردانان پیر

نبد سودمند با فسون رنگ/نه از بند و رنج و نه پیکارو جنگ

اگر چند بد این سخن ناگزیر/بپوشید برخویشتن اردشیر

پس از اردشیر بابکان،انوشیروان ساسانی بسیار کوشید تا آنها را تحت سلطه خود درآورد اما بلوچها مرگ خونین را بر زندگی تحت اسارت و بندگی ترجیح دادند و جانانه جنگیدند.انوشیروان نیز تمام لشکریان خویش را برای تارو مار کردن بلوچها بسیج کرد و بر آنها تاخت. به سبب این حمله بی رحمانه چنان نسل کشی رغم خورد که باز فردوسی با طبع و اغراق شاعرانه اش می گوید که بلوچ از صحنه زمین محو شد.

چو آمد به نزدیک آن برزکوه/بگردید گرد اندرش با گروه

بدانگونه کرد اندر آمد سپاه/که بستند بر باد و بر مور راه

همه دامن کوه تا روی شخ/ سپه بود برسان مور و ملخ

منادی گری گرد لشکر بگشت/خروش آمد از کوه و از غار و دشت

که هرگز بلوچی بیابند خرد/چو از بیغ داران مردان گرد

اگر انجمن هست وراندکی/نباید که یابد رهایی یکی

چو آگاه شد لشکر از خشم شاه/سوار و پیاده ببستند راه

از ایشان فراوان و اندک نماند/ زن و مرد جنگی و کودک نماند

سراسر به شمشیر بگذاشتند/ستم کردن بلوچ برداشتند

شبانی نبودی برگوسفند/ به هامون و بر تیغ کوه بلند

چنان شد که بلوچها پس از حمله سپاه انوشیروان از وطن سرسبز و آباد خویش به مکران پناه آوردند و اینچنین شد که صحرای خشک و بی آب و علف مکران شد بلوچستان یعنی همه ی جان و تن من.

اسماعیل حسین بر

14/مرداد/1393

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی