زمانی که ایرانی به ایرانی بودنش می نازد
مریم میرزا خانی ریاضی دان ایرانی و اولین زنی است که موفق به
دریافت جایزه "فیلدز" که نوبل ریاضی است می شود.
زمانی که بدور از جدال های سیاسی داخل کشور و درگیری های نظامی
منطقه، در رسانه ها(البته رسانه های بیگانه)چهره زنی را میبینی که تا کنون نه آن
را جایی دیده ای و شاید نه اسمش را شنیده باشی اما گویی غریزتاً او را می شناسی و
برای اولین بار دارد در تاریخ موفق به دریافت نوبل ریاضی می شود،اما جدای از زن
بودن چیزی که باعث می شود بی درنگ لبخندی بر لبانت جاری شود و از اعماق وجود احساس
غرور کنی و بعد از رسوایی های رسانه ای و فسادهای میلیاردی دولت و آمارو ارقام
اعدامی های قوه قضایه،شادی کوچکی باعث می شود حداقل برای چند لحظه همه تلخی های
این چند وقته را فراموش کنی و باز از این که یک ایرانی به خود میبالی،هرچند که او
سالهست وطن را به دلایل گوناگون ترک گفته و اکنون در آمریکا زندگی میکند اما باز یک
ایرانی است و ایرانی هر کجا که باشد ایرانی است.
شاید مسئله ای که اکنون یادش بیش از همه چیز در ذهن ما زنده می شود
ماجرای فرار مغز ها باشد وهمه ما از این که میبینیم نخبه های ایرانی با نام دیگر
کشور ها جوایز و افتخارات را بالای سر میبرند محزونیم،و بی شک شاید آنها هم آرزو
داشتند تا الان پرچم ایران را به اهتزاز در آورند و با نام ایران و پرچم ایران در
چنین ماراتن هایی قدم بگزارند، اما چه می توان کرد در جایی که نابغه ها را که برای
شکوفا کردن استعدادهایشان که سالها در حبس بوده است ناگزیر به سفر می شوند و به
مملکتی غریب میروند،وطن فروش می نامند و اگر از روی شوق به وطن به سرزمین مادریشان
بازگردند جاسوس صهیونیست و غرب می نامند، جز آنکه بگویی به امید فردایی روشن ...و برای آن فردای آرزوهایت سخت تلاش کنی تا شاید
جوانان فردا دیگر اینچنین آرزو به دل نباشند.
اما در مملکتی که شادی جرم است فقط به تبسمی آرام بسنده میکنیم هرچند در دل غوغایی است.
اسماعیل حسیم بر
22/مرداد/1393